حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

عصر جلوتر از تاریخ

Awan Panas Berbentuk Mbah Petruk Diyakini Warga Sekitar Gunung Merapi  Sebagai Pertanda dan Perlindungan - Olenas

عصر کودک سبیل دارد قد پدر 

عصر پدر سبیل ندارد قد پسر

عصر تجربه ی بزرگی در دوماهگی

عصر نوزاد هنوز گریه میکند میگوید گوشی

عصر تجربه رفتن به نه مریخ دورتر جایی که نتوان رفت

عصر بازگشت میمون ها عصر بازگشت دایناسورها

عصر بازگشت محصولات فرهنگی زده روش قدیمی شده بی فرهنگی

عصر دوهزار و دویست سال جلوتر خواستن رفتن

عصر  بلد شدن تاریخ مارماهی های جلبکی درون آغازین

عصر پیشرفت نهنگ ها در ساحل

عصر کودکان بزرگ درون قاب تاریخی

عصر بزرگتر شدن زمین عصر فراتر از بزرگی زمین

حسام الدین شفیعیان

از چشمه ای گفتن از دریا...

Are You Prepared to Answer?

وقتی از مسح اهمیت آن گوییم

مسح از آبو دریا شدن ها گوییم

دست بر سر گذاری از پری دست گذار

مسح از چه از برای چه میگوییم

مسح روح القدس مسح نو شدن ها هست

مثال کبوتری سفید که بالش ندارد هیچ بالی 

ندارد بال او را هیچ کبوتری

در اینجا در انجا در همه حال نو شدن ها

فیض به عوض فیض کلمات و دهان

مسح روح القدس مستولی دارد

مسح عالیه آن مستقیم از آمدن بر درون

تمعیدی که  دو رسول گفتند میتوانیم

بار تمام جهان را مگر میتوانند

بار تمام آن مسح بزرگ

حال از روح خدا گفتن

حال از مسح روح القدس گفتن

انسانی در بر هفت کالبد دارد 

خدا را محدود مگر توان کرد

اگر هفت حالت انسانی 

از بوته صحبت شد بر موشح

از مزامیر صحبت شد در حالتی انگار یک  نفر گفت نشسته ای تغییر یک کلام دیگر بود

از هر کدام که نگاه کنی

از مکاشفه که گویند زبانش با زبان آن رسول فرق دارد

اصلان مگر وحی یک حالت خاص دارد

نوع گویش چیست نوع زبان چیست چرا به همان زبان گفتن دارد

حال تغییر زبان یا نگارش مگر نگارش دست رسول هست

که اگر دست رسول بود نوشته بشری میشد

نوشته بشری چه هست و وحی چه هست

چگونه تمیز داده شود

باز رجوع به عهدی که آن چه گفت و چه اتفاق افتاد

زبان مکاشفات چگونه هست نماد ها چیست

شناخت مکان ها و علت تعبیر به مکان چیست

زمانبندی چیست زمانبندی حل کننده هست

هر امری زمانی هر مبحثی رجوعی و هر اتفاقی حکمتی

حال غار وحی  جزیره ای حال اسب ها

تفسیر کتب موعظه کنندگان کتاب میزان پری

حال این که در بر نکته ها که نکته ها و حکمت ها زیاد

زبان شناسی حداقلی باید پری باید

و حقیقت را در یافتن مهمترین امر

هر امری به اثبات رسد و هر اموری که ثابت شود

هر امری که حس قوی پری قوی شود

این دیگر تمیز تفکر انسان هست

انسان تفکری دارد که میتواند وسعتش مثال کوچک یا بزرگ شود...

/جهان در بعد فکر هم بر همدیگر /

/جهان در بعد فکر هم بر همدیگر /

شنشکوفا شکوفا زشنگلشکوفا شنزاریشکوفا شکنشونشیدا
شیداشو از شکن از شکوفایی شنزارشکوفایی ذهن
خانه ذهن بتکانوتکانی زتکان از شکوفاشدن از شنشکوفایی ذهن
خاکدانی بگیرد ز ذهن چون بتکانی قلبی قلب تکانی تکان از قلبتکانی قلبی
زبر از زان شوری شورفشانی چراغانی شهر از شکنشور شدن
شوریدن از شعر زشعری شور فشانی نه شکر فشانی بشدن
نه شور انگیز از غم نه شور انگیز از غمدانی غم شکن شو زوقت خنده زخشکی زلب
لب به خنده چشم گریه دو کفه بر خنده دل غم چهره شادی کند از هر دو به وزن هم
چه شور انگیز چه حاصل شود دریاها صبرو موجو قطره دریا خنده لب بر کوزه تراوش هایی
دریا طوفان بیابان خاکی شهر طوفانی شود اگر موزونی
ضربدر ز چه اندیشه کنیم خیر ضربدر را بکنیمو به اضافه چون مساوی زاضلاع همیم
زآفات زطوفان نبرد کشتی زبیابان چو دریا فکنیم
دریایی اگر آتش شود گلستانی چون بکنیم
کلاغ سیاه طاووس زیبا فاصله را برابر زخوش دیدن خوب دیدنی چون شویم
پر پرواز کلاغ پر پرواز مرغکی خسته خوان
یا خیر پر دادن به هم کبوترهای عشق ورزیدن زمین صلح حق زندگانی
نه از کلاغی غذایی بکنیم بر دهان زاغی نه از بلبل زآواز کلاغی
گویند خوشترست صدای بلبل صدای کلاغ غار غارست
غار غاری که پرواز خوش دارد کلاغ قصه
خانه از بر بلبل بسازد روزی
روزی همه عشق نهالی شویم نه خود از کندن هم گل شویم
گل شدن خار شکستن خار را برون کشیدن گل همه گل شویم
فکر از آن شو که فکری زجهانی بشویم گر همه خار شویم جهان سیم خاردار تن شود
خار کنیم نقطه جغرافیایی یعنی مرز قلبهاست نه مرز زرو سیمو اندوزیدن از زمین
متر متری نشویم از وداع آه آهی زگریه نشیم بر دل هم
سنگ مزار سردست دست انسان گرمی زمحبت زمهربانی بر نمردن هم
سنگ زندگی بنای هم شویم نه سنگ مردن هم
قلب به دست آریم شکستن نشویم از بر هم
تا به هم وسعت زندگی ببخشیم بر هم
شاعر-حسام الدین شفیعیان

شعر اقاقیا-فصل سرد زمین

Palestinian weaver editorial stock photo. Image of palestinian - 28336968

کنج اقاقیا پروانه ها رقص شمع میکنند

قصه درازیست شب های یلدا نشده ی فردا

شب با تمام سکوتش سمفونی شعر است

..

باران فصل سرد زمین

سکوت ساعت های تیک تاک زمین

شعری که میبرد با خود بر زمین

فانوسکی در دل شب های زمین

..

حسام الدین شفیعیان

چرخ های چرخه ی زندگی

Nazareth seværdigheder - attraktioner du SKAL se - eRejs.dk

دوچرخه ی کودکی زنگ زده

زنگ روی زنگار چرخ ماتم زده

بوق زرد خاموشی ممتد

کودک درون کلمات گمشده

دوچرخه ی بزرگی نیست این جهان

وسعت چرخ هایش کودکی را برده در درون خود

شعر تاریخ انقضای جسم ماتم زده

تن آدمی دریا نیست تنگ ماهی آدمی درون آب زده

شعری که میبرد ماهی را کلمات دریایی جملات رویایی

سطح چند شعر بود بی وزن قافیه رعد و برق کلمات میشد

برف روی جمله مینشست

سرما درون روح زده بود

شعری را تاریخ رقم زده بود...

حسام الدین شفیعیان