حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

فانوس خورشیدی

خیال روی تو در دل ماست

نسیم عشق تو جان فزای ماست

به رغم سنگلاخ های مسیر

جمال چهره ی تو نور فانوس ماست

ببین سیب و زمین چه میکند

هزار مسیر هستو یک مسیر فتاده تا دل ماه

که سالهاست مشتاق نور فانوس خورشیدی ماست

جلال عشق تو نور فانوس راه شود

ای کوی و فلک در خم نگاه تو باد

ساحت به ساحت عرصه میدان تو باد

ای پرچمت فانوس روشنا بخش دلهاست

فتح مسیر تا روشنایی  مسیر سخت تو باد

نه تنها نبات  و جماد و خورشید

هر چه در عالم هست به فرمان عشق راه رضایت حکمت های تو باد

طلوعی چون فصل بهاران

مثال درختی که میوه خود بدهد

فصل نویی که حاصل خود بدهد

مثال نگاه بارانی که نگاه را دریا ببرد

مثال قفسو پرنده که بادها ببرد

فصل تازه ی شعر بهاری شد

مثال فصلی که خزان پائیز ببرد

روشنا شد تا به جهان در دل شب

طلوع زیبای بهاری که شکوفه بزند

و بهاران را تا دل دریا با قایق امن به مسیر عاقبت بخیری ببرد

حکایت روزگار

تو از من پرسیدی

و من سکوت ممتد شب بودم

تو از من پرسیدی و من حکایت روزهای غم بودم

تو از من رد شدی بی بهانه

ببار باران کمی هم با بهانه

تو از واژه گل گفتن شدی خود

درون گل زگفتن خود شدی تو

منو و من منهای منو من به ما ماند همی من بی من در من من

زصورت زچهره زگفتن زخفتن زبیداری بگو ای دفتر رنج

ستاره دنباله دار شب شدو رفت برفت در آسمان خفتن گرفتش

میان کهکشان گفتن گرفتش

میان دور گردون آسمان بود زمین بودو زمان بودو نهان بود

جهان وسعت به دور گردش خود زجو گیتی در پرش خود

جهان آدمی جهان حرفو گفتن سکوت این زمین سمفونی شب

از این شعر گر گذری کردی تو روزی بدان واژه در آن گل گفتن قند

بخوان مصرع به مصرع بیت زبیتی بخوان شعری پس شعری زآواز

زآهنگ شبانه شب چو آهنگ بنالان آهن آهنگ گفتن

سه ضربو زتقسیمو زجدول حروف مقطعه پازل بر هم

حسام الدین شفیعیان

ای نسیم سر آغازی

ای نسیم سر آغازی

آغاز کجاست

منزل راه و دریا کجاست

شب مه غلیظ هستو راه مه آلوده

راه و دیدار کجاست

هر که آمد به جهان نقش خود ایفا کرد

که بگویند که نقش زیبا کجاست

نکته ها هستو محرم دل و منزلگه آسمان تا کجاست

و گل تا به گلستانو گلستان کجاست