حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

فانوس-37

اولین راز در شناخت اینست برای برنده شدن فکر خود نیامدیم بلکه برای  نجات انسانها آمدیم که این نجات خود ما در همه را بر میگیرد. اگر فکر برنده شدن باشیم به اصل بعد این زندگی که هیچ همین که الان هستیم هم اعتقاد نداریم. زیرا برنده شدن یعنی من برترم غرور از ابلیس هست. و خشوع و تواضع انسانی برترین هدیه دربرابر خوب خواستن. مهربانی. دوستی. و شناخت حقیقت هست که ما را به سر منزل درستی میرساند.در شناخت درست حقیقت اگر رفتیم سختی هست اما در آن رسیدن هم هست. خرد و دانایی در تمیز دادن و سختی در آن در نمودار روشن کامل آن هست.اگر مسیر همواری را بدون خستگی برویم که در آن استراحت باشد فقط. زمانی که به قله میرسیم آنقدر استراحت هست. اما میزان استراحت مهم هست. خواب ماندگی بد هست خواب ماندگی غفلت بد هست. قله در رسیدن به خواست خدا خوبست.اگر خدا پشتیبان انسان نباشد همه کارهای او سقوط هست. اما اگر خدا پشتیبان انسان شد هر کاری که با درستی خرد و بینش درست صورت گیرد با خواست خدا پیش میرود.توقع اینکه تاریکی در بر روشنایی حمله نکند سخت اشتباه هست. تاریکی بر روشنایی میشورد. اما سلاح دفاع انسان سلاح ایمان هست. که آن گارد ایمانی پس میزند تاریکی را.اگر درختی بنشانیم و مواظبت از درخت نکنیم درخت میخشکد. اما درختی بار درست میاورد که در مواظبت باشد.فکر درست نگه داری درست میخواهد و  درستی بر نادرستی پیروز میشود زیرا درستی در انسانها تمیز داده میشود ذهن میپذیرد هر چند تمام سد ها در آن باشد چون یاری خدا رسد همه آن ناچیز میشود اما تک نگری من نگری افتادن هست. خوبی وسعتی هست بسیار زیاد و خساست بدیست. وسعت روح در خوبی خواستن اول آرامش خود فرد هست .

معرفت شناسی و معرفت افروزی دو اصل در اهدای آن و گرفتن آن در برخورد متقابل هست. اگر این هدیه را دادید و عکس آن را گرفتید شما آنچه در خود دارید را هدیه دادید و طرف مقابل آنچه در خود دارد را داده اگر بر عکس آن بدهد درون خود را داده.و اگر همان را بدهد خصلت خوب را درون خود داده.حرف تنها نماد اصل نیست رفتار و همسان بودن با آن نمودار روش برخورد و نشان اعتقاد و فکر و اندیشه هست. اگر خوبی بخواهید خوبی دریافت کنید در آنچه شما دادید اگر بد هم دریافت کردید شما اصل خود را تغییر ندادید بلکه رضایت خدا را کسب کردید.در این رضایت خداوند به شما بهترین پاداش را میدهد و آن پاداش کمال شما در سمت پروردگار  خوبیهاست. که شما را به شناخت و کمال برتر در آنچه خلقت هست میرساند خلقت خداوند قدرت خداوند هر چقدر عظیم هست. قدرت خداوند در اینکه بهترین راه را در هر چه مصلحت اوست برای شما باز میکند و در این خیریت خدا شما هر کجا باشید در دستان امن خدا هستید چه بمانید چه نمانید به یک اصل که خداوند اعتماد هست رسیدید آنهم با دانایی در آفرینش و خلقت. کسی که به خدا اعتماد کند هر چه از او رسد نیکو به او رسد و هر چه سخت باشد حکمت داند هر چند همه سختی ها از جانب خدا نیست. بلکه سختی که خدا به شما میدهد در راهی هست که تاریکی در آن هست. پس اگر روشنایی بر تاریکی غلبه یافت هر چه رسد از جانب خدا نیکوست. و هر آزمایشی از جانب او نیکوست. و هر چه از بدی تاریکی رسد صبر انسان در مقاومت با آن نیکوست. و هر چه خدا بخواهد نیکوست.

کج فکری-فکری که همه چیزهای راست را کج میبیند.یا نوعی جدل در کج کردن وارونه کردن حقیقت.کج فکری نوعی کج اندیشی نسبت به خیلی مسائل هست. فکری که کج اندیش هست حتی گل زیبا را با سفسطه کج میبند.اما فکر راست آن را اگر کج باشد راست بینی میدهد نه میشکند نه کج برداشت میکند بلکه فکر درست همه امور بد را خوب میکند مرحم میشود و همه امور کج را با استدلال قوی درست میکند.کج فکر میشکند بدتر میکند.و جای مرحم هر امر کج اندیشی کرده و کج را میشکند تا درست شود اما بدتر باعث کجی میشود.یعنی روشن بینی درست از امورات.روشن راست بینی هر چه هست یا کج نکردن بیشتر یک نوع ذهن مثبت.

 خلاف جریان شنا کردن-در اموری که غلط هست خوبست در اموری که درست هست غرور هست.

روح های بزرگ تفکرات بزرگ هستند-روح بزرگ یعنی روحی که متعالی شده باشد آنقدر آرامش بخش هست که تاثیر بسیار وسیعی در زندگانی ها یا پیرامون یا وسعت زیاد دارد.تفکر دانش و خرد دانایی تفکرات رشد یافته و درست بین و درست تحلیل

خارها خفه کننده کلام میشوند اما برای مراقبت از راه فانوس شدن مهم هست زیرا خار و گل نه.درخت هست.در رشد درست درخت زنجیره مقاوم لازمه هست تنفس درست از حفظ درست.

حقیقت مثل اینست که راه بهشت شود راه بهشت شدن دو چشم باز بر حقیقت هست و جهنم ذهن بسته پر از برزخ پر از تاریکی پر از آتش و تعصب.

روشنایی یعنی حس کنم باید روشنا دهنده شوم. سن و سال در دغدغه هست سن و سال عدد هست تفکر عدد را میشکند کودکی بزرگسال و بزرگسالی کودک مهم تفکر بزرگ هست نه اعداد.

ماشین زمان که جلو ببرد یا عقب ببرد این تنها فرضیه هست بر چیزی که اصل آن را نمیدانیم.انتقال لازم نیست تولدی نو باید در تفکر بشود والا  گذشته و آینده یکی میشود.

من یا تو از گذشته آمده یا از آینده فرقی ندارد مهم کشف حقیقت گذشته توسط شخص نیست نور ماه پنهان نمیماند اما آیا همه آن همانست حقیقت یعنی رسیدن به اصل آن نه فرضیه فقط.

گذشته ای ارزش دارد که حال بهتر از گذشته شود والا برگشت به عقب  تونل زمان یا جلورفتن فرقی ندارد کی به آن مرحله که از برزخ ماده برهیم.اما این خواسته خودخواهانه ای میشود.

در ذهن انسان دو تضاد هست تضاد بین من و منیت شکستن چون شکست ما میشود برای شکستن من و ما شدن زنجیره باید شد زنجیره داوطلبی از روشنی خواهان و روشناگر شوندگان.

من بالاتر من پائین تر من درونش هست.تفکر بالاتر  هست که خواهان بوده و خواهان رشد دادن پذیرشگر اگر نخواهد ظرفیت تفکریش نکشد ارزش اصلی بر  تفکر میشود نه من میگویم برترم.

ذهن بسته مدام حمله میکند.ذهن باز مدام تدافع میکند. ذهن بسته روخوانی فقط دانستن بدون علم کتاب را فخر میدهد ذهن باز میداند چه کلام میگوید و ذهن بسته خرابتر میکند کلام را.

اگر تمام سواد به مدرک بود الان گلستان بود جهان.سواد مدرکی همراه با کسب علم .روخوانی پس دادن.فراموشی.اما ذهن عاشق علم میجوید عقل شما مدرکش چیست.

وزن کشیدن انسانها اگر شد معیارش وزن طلا کشیدن میشود مادی صرف.وزن انسان به چیست .ارزش انسان به چیست.گوهر شناس میداند ارزش اصل انسان را.

همه حقیقت پنهان در حقیقتی هست چون حقیقت ها باز شود حقیقت روشن میشود.اگر ظرف حقیقت بسته یا کم باشد حقیقت پنهان یا خطا میزند اما حقیقت اصل  تو در تو هست.که روشنایی اصل میدهد.

چه بسا ظرف تو خالی که دورش پر باشد چه بسا ظرف پر که دورش خالی باشد.پر درون انسانها چه خوبست که پر از روشناگرها شود که در  آن راه سختی هست اما روشنایی در روشنایی هست.

دور را پرکردن از ذهن بسته نگاه داشتن یعنی من بهشتم فقط بقیه جهنم.اما ذهن درست پر میشود اطرافش از افرادی که قرار هست کار مفیدی کنند نه فقط شاید بشوند دور شیرینی جمع شدن؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد