در مبحث بازگشت روح که مبحث تخصصی و نیاز بردار به امورات مهمی از مسائل معنوی و پری در امر و روح القدس و مسائل اتصال قوی هست.پری از اینکه شخص بداند که کیستی او چیست و ماضی بعید گذشته او در فعل حال او چگونه در هم همان او میشود که هست که بود.اول قدرت یاری دهنده خداوند هست که در این امر میزان میدهد.مثال امر اینست شخص بگوید فلانی بوده که هست که بوده.حال شخص ندانسته از خود و شخصی که خود حقیقی بوده را در بود همان بودن میخواهد حال شخص فرد خوب یا بد بوده باشد مهم امر اینست که فلان شخص 200 مثال میلیارد پیروان دارد یا ندارد مهم امر حقیقت هست من بود همان بود که هست مهم هست.خود آن.حس آن و کاری که باید برای شخصیت های با رفتار گذشته مهمتر انجام گردد. پس شخص حقیقت بین دنبال خود همان بود که هست خواهد بود.چون آنست که حال بد یا خوب آن بسته به زندگی حال کیفیت همان کیفیت بدتر یا بد از بدتر.این میشود خصوصیات روحی و اخلاقی. اگر ترقی بیشتره باشد چه عالی.پس مسئله بازگشت روح یا رجعت مسئله سنگینی هست منتها لازمه ها علم امور تنها کفایت امر نمیکند بلکه مسائل هیپتونیزمو بازگردانی ذهن به شخص نمیشود گفت بی ریسک هست.پس شناخت در امر مهمتر بدون درصد خطای کمتر هست.اما جوینده یابنده هست.متخصصین علمی یا دانشگاهی سطوح عالی کار کنند معنوی کار کنندگی امر مهمتر میشود.اما چرخه هر کاری متخصصین دارد.اصولان هر کاری که شما فکر کنید که در جهان رویش کار نمیشود اشتباه هست. چون ما در جهان میلیارد انسانی زندگی میکنیم.بعضی فکر بر این میکنند فرکانس های انسانها با هم کار میکنند فرکانس های حالا تفکری امورات بدنی و هاله حیات که گستره پخش در یک ابعاد حتی درخت و انسان و حیوان را شامل میشود.مادون قرمز کار کنند این حیات را دریافت کردند.اما مثال امر که شخص بازگشت کرده و حافظه او پاک شده.انگار کیلومتر شماری صفر شده باشد و حالا کیلومتر بندازد .خب روح حیات همان روح هست.جسم مسئله سنگین دارد.و پدر و مادر اینها همه داره کار میشه در جهان هر مسئله ای.مهم روش بدون ریسک و خطای آنست هر چند هر امری که پیچیده تر شود مخصوصان در خصوص حالا یهود گویند سه مرتبه .مسیحیت تولد و الخصوص در انجیل بازگشت به رحم.و تولد معنوی که باز مبحث تمعید مسائل دگر دارد.و رجعت در اسلام.که اینقدر متواتر حدیث دارند. پس این مسئله نفی حیات بعد موت نیست. بلکه مثال در زندگی پس از زندگی یک مورد بود.که حتی گذشته شخص در امد و ارائه دادیم.روی این مسئله تخصصی و امورات زیادی هست .مثال تولد دوباره مثال یک وبلاگ دوباره آیا کیفیت آن بهتر میشود یا کمتر.این مثال هست.که کیفیت زندگی و بازگشت ارواح به جسم چیست.آیا شخصی دوبار.سه بار. رجعت پس از رجعت رجعت ها.یا در بوداییان تولد از تولد آن هم در کتاب راه حق مسائل سر انتقال به عالم روح در اسلام و ادیان هست. که سر تجربه گران و جمع بندی امور متخصصین پژوهشگران نه تنها یک مستند بدون کار بوده نه تا ریز ترین امور کار کردند.حالا در کشورها کار میکنند.هر کاری و هر امری که پیچیده تر باشد خب سختتر.بعضی مسائل مثال تصلیب عیسی اگر در مبحث قرآن و مسیحیت کنار هم بگذارید کتاب آیات و مثال کتاب حزقیال.اینها گیجی شما در مقایسه امر پسر انسان در میاید مخصوصان آیه ای در کتاب حزقیال هست.مهم.
والا مباحث سنگین فکر بدون پیش زمینه لازم باشد زوال عقلانی و خدایی نکرده جنون فکری میاورد باید مباحثی که پیچیده هست مثل تثلیث امورات ادیان رو با یک پیش زمینه از مسیحیت شناسی الهیات شناسی دانست.این آیه از کتاب حزقیال
9. آیا در حضور قاتلانت همچنان خواهی گفت که: ”خدا هستم؟“حال آنکه در دستان قاتلانت،نه خدا، بلکه انسان خواهی بود و بس؟
..