4. و با رستاخیز از میان مردگان، به سبب روحِ قدّوسیت، به مقام پسر قدرتمند خدا منصوب شد، یعنی خداوند ما عیسی مسیح.
18. زیرا غضب خدا از آسمان به ظهور میرسد بر هر گونه بیدینی و شرارت انسانهایی که با شرارت خود حقیقت را سرکوب میکنند.
8. امّا بر خودخواهان و منکرانِ حقیقت و شرارتپیشگان، خشم و غضب خود را فرو خواهد ریخت.
3. امّا اگر برخی از آنان امین نبودند، چه باید گفت؟ آیا امین نبودن آنها، امانت خدا را باطل میسازد؟
10. چنانکه نوشته شده است:«پارسایی نیست، حتی یکی.
14. «دهانشان آکنده از نفرین و تلخی است.»
21. او یقین داشت که خدا قادر است به وعدۀ خود وفا کند.
3. نه تنها این، بلکه در سختیها نیز فخر میکنیم، زیرا میدانیم که سختیها بردباری به بار میآورد
9. زمانی من جدا از شریعتْ زنده بودم؛ امّا چون حکم آمد، گناه زنده گشت و من مُردم.
30. پس چه گوییم؟ غیریهودیانی که در پی پارسایی نبودند، آن را به دست آوردند، یعنی آن پارسایی را که از ایمان حاصل میشود؛
7. یا «”کیست که به جهان زیرین نزول کند؟“» - یعنی تا مسیح را از مردگان بازآورد.
16. امّا همگان بشارت را نپذیرفتند، زیرا اِشعیا میگوید: «چه کسی، ای خداوند، پیام ما را باور کرده است؟»
5. به همینسان، در زمان حاضر نیز باقیماندگانی هستند که از راه فیض انتخاب شدهاند.
7. پس چه نتیجه میگیریم؟ اینکه اسرائیل آنچه را مشتاقانه در پی کسبش بود، به دست نیاورد. امّا برگزیدگان به دست آوردند و دیگران به سختدلی دچار شدند.
12. امّا اگر نافرمانی آنها باعث غنای جهان گشت و شکستشان باعث غنای غیریهودیان، کامل شدن تعدادشان چه نتایج بس عظیمتری در پی خواهد داشت؟
24. زیرا اگر تو از درختِ زیتونِ وحشی بریده شدی و برخلاف طبیعتت به درختِ زیتونِ آزاد پیوند گشتی، پس چقدر بیشتر شاخههای اصلی میتوانند به درخت زیتونی که از آن بریده شدند، پیوند شوند.
28. به لحاظ انجیل، بهخاطر شما، دشمناند؛ امّا به لحاظ گزینشِ الهی، بهخاطر پدران، محبوب خدایند.
32. زیرا خدا همه را در بند نافرمانی نهاده، تا بر همگان رحمت کند.
4. زیرا همانگونه که هر یک از ما را بدنی واحد است که از اعضای بسیار تشکیل شده و کار همۀ این اعضا یکسان نیست،
2. پس آن که بر علیه قدرتی عِصیان کند، در حقیقت علیه آنچه خدا مقرر کرده، عِصیان ورزیده است؛ و آنان که چنین میکنند، مجازات را برای خود میخرند.
11. و شما با آگاهی از این که در چه زمانی به سر میبرید، چنین کنید. زیرا هماکنون ساعتِ آن رسیده است که از خواب بیدار شوید، چرا که اکنون در مقایسه با زمانی که ایمان آوردیم، نجات ما نزدیکتر شده است.
8. زیرا به شما میگویم که مسیح برای نشان دادن امانت خدا، خدمتگزار یهودیان شد تا بر وعدههایی که به پدران داده شده بود، مُهر تأیید زند،
20. آرزویم همواره این بوده است که در جایی بشارت دهم که مسیح شناخته نشده، تا بر بنیادی که دیگری نهاده است، بنا نگذاشته باشم،
17. ای برادران، میخواهم از شما استدعا کنم مراقب آن کسان باشید که عامل جداییاند و در راه شما مانع ایجاد میکنند و با تعلیمی که شما یافتهاید، مخالفت میورزند؛ از آنان دوری کنید،
19. آوازۀ اطاعت شما در میان همگان پیچیده است؛ بنابراین، از بابت شما بسیار شادمانم. امّا از شما میخواهم در قبال آنچه نیکوست حکیم، و در قبال آنچه بد است، ساده باشید.
25. اکنون او را که قادر است شما را مطابق با انجیل من و موعظۀ پیام عیسی مسیح استوار گرداند - یعنی مطابق با مکاشفۀ رازی که از ایام ازل مخفی داشته شده بود،
3. و توضیح داده، برهان میآورد که ضروری بود مسیح رنج کشد و از مردگان برخیزد. او میگفت: «این عیسی که او را به شما اعلام میکنم، همان مسیح است.»
13. چون یهودیانِ تَسالونیکی دریافتند که پولس در بیریه نیز کلام خدا را موعظه میکند، بدانجا رفتند و مردم را تحریک کرده، شوراندند.
32. چون دربارۀ رستاخیز مردگان شنیدند، برخی پوزخند زدند، امّا دیگران گفتند: «میخواهیم در این باره باز از تو بشنویم.»
6. امّا چون با او بنای مخالفت گذاشتند و ناسزایش گفتند، به اعتراض، غبار جامهاش را تکاند و به آنها گفت: «خونتان بر گردن خودتان! من از آن مبرا هستم. از این پس، نزد غیریهودیان میروم.»
16. پس مردی که روح پلید داشت بر آنها جَسته، بر همگی ایشان غلبه یافت و چنان آنها را زد که برهنه و زخمی از آن خانه گریختند.
18. و بسیار کسان که ایمان آورده بودند، پیش آمده، آشکارا به کارهای خود اعتراف کردند.
29. میدانم بعد از رفتنم، گرگهای درّنده به میان شما خواهند آمد که به گله رحم نخواهند کرد.
31. پس هوشیار باشید و بهخاطر آورید که من سه سالِ تمام، شب و روز، دمی از هشدار دادن به هر یک از شما با اشکها، بازنایستادم.
33. چشمداشتی به سیم و زر و یا جامۀ کسی نداشتهام.
28. فریاد میزدند: «ای اسرائیلیان، مدد کنید؛ این همان است که همگان را در همه جا بر ضد قوم ما و شریعت ما و بر ضد این مکان تعلیم میدهد. از آن گذشته، یونانیان را نیز به درون معبد آورده و این مکان مقدّس را نجس کرده است.»
18. و خداوند را دیدم که میگفت: ”بشتاب و هر چه زودتر اورشلیم را ترک کن، زیرا آنان شهادت تو را دربارۀ من نخواهند پذیرفت.“
21. «او به من گفت: ”برو؛ زیرا من تو را به جاهای دوردست، نزد غیریهودیان میفرستم.“»
13. بیش از چهل تن در این توطئه دست داشتند.
19. فرمانده دست مرد جوان را گرفته، او را به کناری کشید و پرسید: «چه میخواهی به من بگویی؟»
6. و حتی سعی بر آن داشته معبد را بیحرمت سازد؛ از این رو گرفتارش کردیم. [و خواستیم مطابق شریعت خود محاکمهاش کنیم
12. و در این مدت، مرا ندیدهاند که در معبد با کسی جرّ و بحث کنم یا اینکه در کنیسهها یا در شهر، مردم را بشورانم.
21. جز اینکه در میان آنان با صدای بلند گفتم: ”بهخاطر رستاخیز مردگان است که امروز در حضور شما محاکمه میشوم.“»
23. سپس به افسر مسئول دستور داد تا پولس را تحتنظر بگیرد، ولی در ضمن آزادیهایی به او بدهد و مانع از این نشود که آشنایانش نیازهای او را برطرف کنند.
2. آنجا سران کاهنان و بزرگان قوم یهود در برابر او حاضر شدند و اتهامات خود را علیه پولس عرضه داشتند.
8. سپس، پولس در دفاع از خود گفت: «من به شریعت یهود یا معبد یا قیصر هیچ خطایی نکردهام.»
16. «به آنها گفتم رومیان را رسم نیست که متهمی را تسلیم کنند، پیش از آنکه با مدّعیانش روبهرو شود و بتواند در مقابل اتهامات، از خود دفاع کند.
25. امّا من دریافتم که او کاری نکرده که سزایش مرگ باشد. ولی چون از قیصر دادخواهی کرد، تصمیم گرفتم او را به روم بفرستم.
23. اینکه مسیح باید رنج ببیند و نخستین کسی باشد که از میان مردگان برمیخیزد، تا روشنایی را به این قوم و دیگر قومها اعلام کند.»
11. امّا افسر رومی به سخنان ناخدا و صاحب کشتی بیشتر توجه میکرد تا به سخنان پولس.
43. امّا افسر رومی که میخواست جان پولس را نجات دهد، آنها را از این قصد بازداشت و دستور داد نخست کسانی که میتوانند شنا کنند، خود را به دریا افکنده، به خشکی برسانند.
6. مردم انتظار داشتند بدن او وَرَم کند یا اینکه ناگهان بیفتد و بمیرد. امّا پس از انتظار بسیار، چون دیدند هیچ آسیبی به او نرسید، فکرشان عوض شد و گفتند از خدایان است.
24. برخی سخنان او را پذیرفتند، امّا دیگران از ایمان آوردن سر باز زدند.
26. «”نزد این قوم برو و بگو،’به گوش خود خواهید شنید، امّا هرگز نخواهید فهمید؛به چشم خود خواهید دید، امّا هرگز درک نخواهید کرد.‘